مسجد، مهمترين بنا، در هنر و معماري اسلامي به شمار ميرود و به طريق اولي مسجد جامع از اهميت و جايگاه خاصي برخوردار است. از آنجا که مسجد جامع، در نقطه مرکزي شهر و به طبع آن ناظر بر حضور کسبه و بازاريان و رفت و آمد مردم است؛ به لحاظ موقعيتش در شهر جذب حمايتهاي مالي براي حفظ، بقا و مرمت آن نيز تضمين ميشود.
در تقسيم بندي بناهاي اسلامي مسجد جايگاهي منحصر به فرد و شاخص دارد و ايرانيان با توجه به مبدأ يگانه و آفريدگار جهان در ايجاد مساجد كه توجه را به سوي عالم بالا و وحدانيت معطوف ميدارد، سعي و كوشش فراواني داشتهاند. هر شهري خواه كوچك و خواه بزرگ داراي مساجدي است كه بزرگترين آنها مسجد جامع يا جمعه است كه براي اداي فريضه نماز جمعه وسعت كافي داشته است.
مساجد جامع از نظر هويت شهري، قومي و يا سياسي جزء بلندترين، زيباترين و گاه وسيعترين ساختمان شهر، محسوب ميشوند. عوامل مذهبي گاه در طراحي ساختمان مسجد، اهميت بيشتري از شرايط اقليمي دارد و چهارچوب همين ضوابط مذهبي و گاه سياسي نيز در چهار اقليم هر منطقه تا حد امكان تطبيق داده شده تا نيازهاي رفاهي انسان در داخل مسجد، فراهم شود.
اهميت ويژه مساجد در ميان مسلمانان، همواره توجه خاص معماران و ساير هنرمندان را در خلق مکاني متفاوت براي پرستش ذات يکتاي پروردگار به خود مبذول داشته است. مساجد جامع محل تجمع بسياري از مسلمين براي برپايي يکي از مهمترين جلوههاي عبادي يعني نماز جمعه هستند. توجه خاص به ساختار و تزيينات مساجد، يکي از عوامل مهم در جذب مسلمانان به اين مکان بوده است و عموماً عاليترين نمونههاي تزيين هنر اسلامي را در مساجد ميتوان مشاهده نمود. نکته قابل توجه در معماري مساجد بهرهگيري از کلام وحي، با تکيه بر نيازهاي معنوي انسان، درتزيين اين بناي مطهر و مقدس است، از اين رو هر انساني که به اين مکان الهي پاي ميگذارد، مجذوب زيباييهاي ظاهري و معنوي آن ميشود. هنرمند مسلمان همة تلاش خويش را به کار ميبرد تا در زيباسازي اين مکان قدسي، همواره ياد و ذهن هر فرد متعبد را به سوي ذات احديت سوق داده و در تزيين اين مأمن مقدس، جلوههايي از حضور خداوند را يادآور شود.
از همين رو علاوه بر انواع تزيينات متداول در هنر و معماري اسلامي، جلوههاي گوناگون هنر اسلامي از جمله گچبري، آجرکاري، موزاييککاري، کاشيکاري، سنگ تراشي، آيينهکاري، کندهکاري، منبتکاري و خاتمکاري را در مساجد ميتوان يافت. هر يک از اين شيوههاي هنري نه تنها در آراستن محيط تأثير ميگذارند بلکه در پس هر نقش، بيانگر مفهومي معنوياند.
در ميان تزيينات متنوعي که در امر زيباسازي مساجد کاربرد دارند، تزيينات کتيبهاي و نقشمايههاي نوشتاري، داراي اهميتي ويژه هستند. کتيبه، عنصري است که خوشنويسي و خط را در خود جاي داده است. در واقع کتيبه، بخشي از نقشمايههاي تزييني هنر اسلامي است که مضاميني نوشتاري براي بيان مطلب و موضوعي خاص را در بردارد. آياتي از قرآن کريم، احاديث، ادعيه و خطابهها، اطلاعات آماري درباره ساخت بنا، بانيان آن و اشعار حکيمانه مذهبي از جمله مضاميني است که در محتواي کتيبهها قابل مشاهده است.
کتيبهها جايگاه مشخصي همچون ورودي مسجد، دورتادور صحن، منارهها، ساقه گنبد، محراب، محل قبله، ساقه داخلي و نقطه مرکزي گنبد و شبستانها را در بر ميگيرد. با اين حال ممکن است که تمامي فضاي ملکوتي مسجد با کلمات تزيين شود. کتيبهها در برگيرنده معاني و مفاهيمي است که از يک طرف انعکاس دهنده شرايط اجتماعي، مذهبي و فرهنگي زمان نگارش و از طرفي نمايانگر تمامي خلاقيتهاي هنرمندان مسلمان و ظهور خلوص معناي آنها است. هنگامي که مردم به مسجد ميآيند، توسط کتيبههاي زيبايي که همه جا ديده ميشوند، به ستايش خداوند دعوت ميشوند. اين کتيبهها به مردم کمک ميکنند تا حضور الهي را درک کرده و متوجه احساسات حاصل از پديدار شدن زيبايي روح شوند.
در مسجد، فرد مؤمن هيچگاه فقط يک بيننده صرف نيست، بلکه هرگاه او با طهارت و حضور قلب به نماز ميايستد و سپس به قرائت نوشتههاي قرآني، ادعيه و احاديث منقوش و مکتوب بر در و ديوارهاي مسجد ميپردازد، به نحوي با معنا و انعکاسات معنوي خطوط ارتباط برقرار ميکند. بنابراين نه تنها معماران مسلمان، بلکه کتيبهنويسان نيز ميکوشيدند تا فضايي به وجود آورند که کليه صفات و کيفيات مقامات معنوي را متجلي سازند.
در فصل اول کتاب جايگاه معماري و مساجد در هنر اسلامي، تاريخچه معماري مساجد اوليه، مساجد اوليه ايراني و جايگاه مساجد جامع در جوامع اسلامي بررسي ميشوند. ادامه بحث، مخاطب را با ساختار و اجزاي اصلي مساجد جامع، تکنيکها و مصالح تزييني مساجد، جايگاه تزيين مسجد در هنر اسلامي و بررسي نقشمايههاي هندسي، گياهي و کتيبه در مساجد آشنا ميکند.
در فصلهاي بعدي پس از ارايه مطالبي در خصوص جايگاه تزيينات کتيبهاي در مساجد جامع، مضامين کتيبهاي و انواع آن بررسي و آنگاه در فصل سوم، چگونگي تزيينات کتيبهاي 55 نمونه از مساجد جامع شهرهاي شاخص ايران همچون: اصفهان، شوشتر، شيراز، دامغان، اردستان، خرمآباد، بروجرد، دزفول، نايين، نيريز، کاشان، زواره، دماوند، ساوه، برسيان، اروميه، قزوين، تبريز، قم، سمنان، گلپايگان، فريومد، زوزن، گناباد، شبستر، اردبيل، ورامين، نطنز، ندوشن، ابرکوه، کرمان، يزد، اشترجان، سبزوار، گوهرشاد مشهد، لاهيجان، نيشابور، همدان، طبس، سنندج، تهران، مرند، گرگان، آمل، بابل، قاين و اروميه معرفي و با اشاره کوتاهي به پيشينه تاريخي شهر مورد نظر، مسجد جامع آن نيز از منظر تاريخي و عناصر ساختاري و کتيبهاي، بررسي ميشوند.
معرفي مساجد جامع هر منطقه، براساس موقعيت جغرافيايي آنها در جهات اربعه و نيز شمال شرقي، شمال غربي، جنوب شرقي، جنوب غربي، مرکزي، مرکز شمالي، مرکز شرقي، مرکز غربي و مرکز جنوبي استوار است و بررسي کيفيت عناصر ساختاري بر الگوي جايگيري آنها از بيرونيترين قسمت مسجد به درون، منطبق است.
همچنين، در جهت تکميل بحث و معرفي گستردهتر مساجد جامع ايران، در انتها به طور موجز در بخش ايندکس، مطالبي در خصوص 165 نمونه از مساجد جامع ساير شهرها و آباديهاي کشورآورده ميشود. تا مقدمهاي باشد به مجلدي ديگر که در آيندهاي نه چندان دور، در آن به بسط و شرح کامل آنها پرداخته شود.
در تنظيم مطالب كتاب به سوابق و زمينههاي تاريخي دورانهاي مختلف هنري توجه شده و نقش حاكمان اسلامي، در ايجاد، احداث، مرمت و تكميل ابنيه مساجد بررسي شده است.
آنچه اين اثر را از ساير کتب مربوطه متفاوت ميسازد، تأکيد خاص آن روي مساجد جامع به علت اهميت ويژه آنها در هر شهر و بررسي مفهومي تزيينات کتيبهاي موجود در هر يک، به طور اختصاصي و دقيق است.
تحقيق مذکور با هدف شناسايي و معرفي بناهاي تاريخي ايراني، در پي آن است که با بررسي مفاهيم معنوي کتيبههاي مساجد جامع کشور ضمن بيان خصوصيات هنري هر منطقه، با نگاهي تازه، گامي در جهت شناسايي اين ارزشهاي هنريِ پنهان بردارد.
مسلماً گردآوري همچون اطلاعات کامل و بسيطي مستلزم هماهنگي و همکاري گروههاي متفاوت محقق، ويراستار، گرافيست، صفحهآرا، نمونهخوان، تايپيست، بخشهاي روابط عمومي و کارپردازي، بخش هماهنگ کننده و اداري انتشارات مطالعات هنر اسلامي و مرکز تحقيقات هنر اسلامي نگاره بوده است.
در همينجا از يکايک اساتيد، دوستان و محققين و افرادي که به نحوي در تهيه و تنظيم مطالب اين کتاب گسترده و مفيد که در جاي خود همانند دايرةالمعارف شکوهمندي در باب مساجد جامع ايران عمل ميکند، بسيار قدرداني و تشکر ميکنم همچنين از کليه سازمانها، کتابخانهها، آرشيوها و مجموعه داران عمومي و خصوصي داخل و خارج که در جمعآوري و گردآوري اطلاعات به نحوي سهيم بودهاند مراتب، سپاسگزاري خود را اعلام ميدارم.
سپاس خود را نيز نثار بخشهاي ليتوگرافي آرمانتدبير، چاپخانه نقشايران، صحافي طاهري که زحمات چاپ نشر کتاب را بر عهده داشتهاند که با دقت و حساسيت فراواني در چاپ کتاب اعمال کردهاند تشکر ميکنم.
خداوند بزرگ، توانا و مهربان را شاکر و سپاسگزارم که باز تواني ارزاني داشت که در ميان مشکلات کمبود وقت و درگيريهاي شغلي، پس از گذشت حدوداً 6 سال، اين پروژة عظيم را به پايان برسانم و آن را براي استفاده علاقمندان مطالعات معماري اسلامي آماده نمايم. اميدوارم در آينده در ادامه مطالعات و تحقيقات مرتبط در حوزه هنر اسلامي، با توکل بر خداوند در عرصهاي ديگر خدمتي ديگر به اين گروه از محققان کشورم داشته باشم.
در پايان مديون خانواده گرانقدر و ارجمندم هستم که در تمامي سفرهاي استاني که شامل دور افتادهترين مناطق شهري در سطح کشور ميشد جهت عکاسي از بناهاي شاخص مساجد جامع، مرا همراه و ياريگر بودهاند. از آنها با خلوص قلب تشکر و سپاس دارم.